متد سیلوا شیوه ای است برای ریلاکس و آرمیده ساختن ذهن و بدن و سپس استفاده از فرکانسهای کم بسامد مغز و توانهای نهایی نیمکرة راست برای ایجاد نتایج و موقعیتهای مثبت و مطلوب. در متد سیلوا، نیمکرة راست مغز کلید اصلی است چرا که نیمکرة راست در تماس با شعور حاکم بر عالم(منبع خلق و پدید آورندگی) قرار دارد و بنابراین خلاق و پدیدآورنده است.
هرجا که مشکلی وجود داشته باشد، نیمکرة راست راه حل خلق میکند.هرجا عیب و نقصی وجود داشته باشد، نیمکرة راست سلامتی و بی عیبی ایجاد مینماید. هرجا که تضاد و ناهماهنگی وجود داشته باشد، نیمکرة راست هماهنگی و توازن پدید می آورد. اگر متد سیلوا منحصر به ریلاکس ساختن بدن و آرام سازی ذهن بود ما می توانستیم آنرا همان مراقبه بنامیم، اما متد سیلوا چیزی فراتر از مراقبة معمولی، و فعال و پویاست نه نافعال و ایستا. آنچه که در متد سیلوا پس از کشیدن سه نفس عمیق اتفاق می افتد همان حالت بی ذهنی که معمولاً در مراقبة معمولی روی میدهد نیست بلکه بیشتر، حالت ذهن سرشار میباشد.به عبارت بهتر میتوان گفت زمانی که افراد متد سیلوا را مورد استفاده قرار میدهند هر کسی ذهن خودش ر اجهت برانگیختن انرژیهای خلاق خود والایش تحت کنترل قرار میدهد. بنابر آنچه که گفته شد میتوان چنین نتیجه گیری کرد که بین متد سیلوا و مراقبة نافعال و پاسیو معمولی که غالباً در شرق رایج است تفاوتهای اساسی وجود دارد. شاید اصلاح« مراقبة فعال و اکتیو » واژة مناسبی برای متد سیلوا باشد. از آن بهتر، اصطلاح « مراقبة پویا و دینامیک » است چرا که واژة پویا انرژی بیشتری دربر دارد و خلاقیت بیشتری در معنای آن نهفته است. با وجود این، از آنجا که از واژة مراقبه در نظر عموم سابقه ای طولانی از حالت ذهنی ساکن و نافعال وجود دارد، این واژه ممکن است کمی گول زننده باشد- حتی اگر در جلوی آن واژة « پویا و دینامیک » قرار گیرد. شما به تدریج پی خواهید برد که متد سیلوا بر ذهن فعال و خلاق تکیه دارد نه بر حالت « بی ذهنی ». در واقع، زمانی که ما متد سیلوا را بکار میگیریم ذهنمان را تحت کنترل قرار میدهیم و« کنترل ذهن » اصطلاح مناسبی است برای توصیف آنچه که ما در متد سیلوا انجام میدهیم. متد کنترل ذهن سیلوا چیزی فراتر از مراقبة معمولی است. این متد شیوه ای است برای استفاده از ذهن به منظور دسترسی به نهایت شعور و آگاهی.●کاربرد عمده متد سیلوا
در اینجا روشی را میخواهم به شما ارائه دهم که شما, در هر مرحله از تمرینات صبحگاهی قرار داشته باشید, میتوانید این روش را جهت استفادة بهینه از متد سیلوا به کار ببرید. این روش عبارت است از استفاده از فرمول اساسی نه در جهت شفابخشی, بلکه در جهت افزایش توانایی شفابخش. برای این کار:۱) با شمارش معکوس به سطح آلفا بروید. ۲) با استفاده از کلماتی که در ذهنتان می آید, تاکید کنید که شما قصد دارید آنچنان ذهن خود را در اختیار بگیرید که از آن, در جهت سالم بودن و سالم ماندن خودتان و دیگران بهره بجویید. دوباره تاکید کنید که با آموختن رفتن به سطح آلفا و آموختن تکنیکهای متد سیلوا, شما مسلماً قادر به انجام این کار خواهید بود.۳) سرانجام با تصویرسازی ذهنی, در خیالتان خودتان را در حال انجام دادن تمرینات صبحگاهی شمارش معکوس و نیز در حال ارتعاش دادن دستها و پاس دادن ببینید و مشاهده کنید که تندرست تر از پیش شده اید و دیگران به خاطر اینکه شما در سلامتی آنها اقدامات موثری انجام داده اید, لبخند میزنند. ●آموزش سفر خیالی به درون بدن
جهت ارتباط با اعضای بدنتان، شما احتیاجی به دانستن آناتومی این اعضا ندارید.بلکه هر گونه برداشت ذهنی شما از اعضایی همچون قلب، کبد وکلیه به منزله صحه گذاشتن بر عملکرد این اعضا به شمار خواهد رفت. اگر شما در طی سفر خیالی به درون بدنتان، در این سفر غرق شوید و به آنچه که بعدها اتفاق می افتد، اصلاً فکر نکنید، این سفر برای شما بسیار شگفت انگیز و پرثمر خواهد بود. به این منظور شما می توانید از شخص دیگری خواهش کنید که مطالب آموزشی مربوطه برای شما بخواند، یا اینکه میتوانید پس از ضبط این مطالب بر روی نوار پس از قرار گرفتن در حالت ریلاکس به آن گوش داده و عمل کنید.روند آموزش این تمرین به قرار زیر است.۱) بر روی صندلی راحتی بنشینید، چشمانتان را ببندید و آن را به آرامی به سمت پرده نمایش ذهنی حرکت دهید، سپس شروع به شمارش معکوس کنید.۲) وقتی به شماره ۱ رسیدید، نوار را روشن کنید و یا از کسی بخواهید که مطالب آموزشی را برای شما بخواند.۳)پس از پایان سفر خیالی، طبق معمول با شمارش از ۱ تا ۵ چشمانتان را باز کنید.عضلات بدنتان را ریلاکس کنید و چند نفس عمیق بکشید. به هنگام بازدم، سعی کنید بدنتان را عمیقتر ریلاکس کنید.آگاهیتان را بر فرق سرتان متمرکز کرده و خیال کنید که موهایتان در حال نفوذ به داخل فرق سرتان میباشند. آگاهیتان را توسط رشته ای از موهایتان، به سمت پایین و درون بدنتان نفوذ دهید. در آنجا، با جنگلی از ریشه های مو روبرو خواهید شد. از موهایتان به خاطر اینکه مانند تاجی به شما شکوه و جلال بخشیده اند، تشکر کنید. همچنین این سپاسگزاری را از فرق سرتان به خاطر حمایتی که از موهایتان میکند، به عمل آورید. فرق سرتان را در حالتی به تصور در آورید که گویی کلمات تشکرآمیزی را به تمام سلولهای پوست سرتان، به خاطر خدماتی که نسبت به بدنتان انجام میدهند، ابراز می دارد.آگاهیتان را کمی پایینتر بر روی جمجمه تان متمرکز کنید. از جمجمه تان به خاطر اعمال قهرمانانه اش تشکر کنید. جمجمه تان را در حالتی تصور کنید که از تمام سلولهای استخوانی، به خاطر فراهم آوردن ساختاری محکم و قوی، تشکر میکند.باز هم پایینتر بروید و بر روی مغزتان تمرکز کنید. با ابراز قدردرانی از مغزتان تشکر کنید-عضو باشکوه و هوشمندی که همانند کامپیوتر بر کار بدن نظارت میکند و ظهور هوش و استعداد را تدارک میبیند. با نفوذ عمیقتر، از چشمانتان به خاطر قوه بینایی، از بینی تان بخاطر حس بویایی و نقش تنفس آن و از زبان و دهانتان بخاطر نقش آنها در گفتار، قوه چشایی و هضم غذا تشکر کنید. همانطور که از طریق گلو به سمت معده پیش میروید، از هر دو عضو به دلیل نقش قابل توجه شان در بدن سپاسگزاری کنید. در اطراف معده، لوزالمعده، کبد، کیسه صفرا و طحال قرار دارند. از تمام این اعضا به خاطر ایفای موثر نقششان در زمینة هضم غذا و سایر عملکردهایشان تشکر نمایید. در قسمت خروجی معده، وارد رودة کوچک میشوید. از این قسمت تا ابتدای رودة بزرگ، سفر پر پیچ و خمی در پیش دارید. از رودة کوچکتان به خاطر نقش آن در تکمیل فرآیند هضم غذا، و نیز نقش آن در جذب مواد غذایی و انتقال آن به سلولهای بدن تشکر کنید. وقتی که وارد رودة بزرگ میشوید، در ابتدای آن با راست روده (کولون) و در انتهای آن با آپاندیس روبه رو میگردید. از رودة بزرگ به خاطر نقشی که در انتقال مواد زاید بدن به خارج دارد کمال تشکر را به عمل آورید.هنگامی که هنوز در داخل شکمتان قرار دارید، از کلیه هایتان به خاطر تصفیة خون از مواد آلاینده تشکر کنید. از عضلات شکمتان تشکر کنید و از آن بخواهید که این تشکر و قدردانی را به سایر عضلات و بافتها اتنقال دهد. اکنون وارد سرخرگها و سیاهرگها بشوید و سوار بر امواج جریان خون به گردشتان ادامه دهید. از سرخرگها و سیاهرگها به خاطر تمیز بودن مجاری آنها و نقشی که در انتقال خون به تمام اعضای بدن به عهده دارند، سپاسگزاری کنید. از خود مایع خون و نیز مواد شناور در خون همچون گویچه های قرمز و مخصوصاً گویچه های سفید که نقش سربازان مدافع بدن را ایفا میکنند، قدردانی نمایید. همچنین، از آنها بخاطر نقشی که در ایمن ساختن بدن در برابر بیماریها به گردن دارند، تشکر کنید.موقتاً از جریان خونتان با ورود به ریه ها، خارج شوید. از ریه هایتان به خاطر تامین اکسیژن جریان خون که نهایتاً آن را به اعضای بدن انتقال میدهند، سپاسگزاری کنید. همچنین از نقشی که ریه ها در تبدیل دی اکسیدکربن بدن به اکسیژن دارند، تشکر کنید. دوباره وارد جریان خون بشوید و به سمت قلب حرکت کنید. از قلبتان به خاطر پمپاژ بیست وچهارساعتة خون به اعضای بدن، کمال سپاسگزاری را به عمل آورید. با ورود به جریان خون، به سمت بالا حرکت کنید تا به فرق سرتان برسید. با توسل به یک رشته از موهایتان از بدنتان خارج شوید. مانند گذشته با شمارش از ۱ تا ۵ چشمانتان را باز کنید و با احساس از هشیاری کامل از خیالات بیرون آیید.●استفاده از تکنیک سه انگشتی برای پیشگیری از استرس
هر موقعیت استرس آوری حامل یک برنامه ریزی منفی است. ما میتوانیم با گذراندن پانزده دقیقه در سطح آلفا در هر روز چتر حمایت خوب و مناسبی در برابر این برنامه ریزی منفی بگسترانیم، اما این چتر میتواند با یک خشم و عتاب رئیسمان، یک جر و بحث خانوادگی، و یا با یک مجادله با همسایگان به راحتی پاره گردد. بنابراین، ما به چیزی احتیاج داریم که بتواند در تمام لحظات ما را از شر استرس دور نگاه دارد. متاسفانه، در چنین مواقعی شما نمیتوانید به طرف مقابل بگویید: « ببخشید، من کمی کار دارم»، و سپس راحت بنشینید و با بستن چشمهایتان شروع به شمارش معکوس نمایید. اما شما میتوانید با بر روی هم قراردادن نوک انگشتان شست و دو انگشت اول دیگر هر دو دستتان، به حل مشکل پیش آمده اقدام کنید. عمل سادة بر روی هم قرار دادن سه انگشت اول هر دو دست که به تکنیک سه انگشتی موسوم است، روشی است برای تحریک ذهن تا با آرامش و خونسردی کامل، متفکرانه و خلاقانه در جهت حل مشکلات قدم بردارید. ما اکنون نیازمندیم که برای استفاده از تکنیک سه انگشتی برنامه ریزی کنیم. پس بنابراین:۱) روی یک صندلی راحت بنشینید و مطابق معمول به سطح آلفا بروید.۲) عمق ریلاکستان را با استفاده از شمارش معکوس از رقمی بزرگتر، یا با تجسم یک محل خوشایند و آرامش بخش و یا با استفاده از هر دوی آنها بیشتر سازید.۳)نوک انگشتان شست و دو انگشت اول هر دو دستتان را بر روی هم قرار دهید و در ذهنتان سه بار تکرار کنید : « هر زمان که من سه انگشت اول دستهایم را بر روی هم جمع میکنم، ذهمن در لایه های عمیق تری از هوشیاری به عمل میپردازد و من آرام، خونسرد، و تحت کنترل باقی میمانم». ۴) مطابق معمول جلسه را به پایان ببرید.بدیهی است که شما برای اجرای این برنامه ریزی منتظر وقوع یک واقعة استرس آور نخواهید شد بلکه همین الان با اجرای ان خودتان را برای چنین موقعیتهایی از پیش آماده خواهید ساخت. بنابراین همین الان با اجرای این برنامه ریزی خودتان را به یک سلاح موثر ضد استرس مجهز سازید.یادتان باشد که از تکنیک سه انگشتی هر زمان که لازم بود میتوانید استفاده کنید، اما بهتر است هرگز پانزده دقیقه صرف رفتن به سطح آلفا کردن در هر روز را از یاد مبرید.●منبع رجوع قرار دادن نیمکره ی راست مغز
ما میتوانیم نیمکرة راست مغزمان ر افعالتر سازیم؛ اما تا زمانی که یک مشکل عمده را در این زمینه برطرف نسازیم، نیمکرة راست مغز ما قادر نخواهد بود همچون نیمکرة چپ، عملکرد موثری از خود نشان دهد. نیمکرة چپ مغز ما، بر اساس نوع تجارب و آموزشی که ما در این دنیای مادی از آن برخوردار بوده ایم، بارها منبع رجوع ما قرار گرفته است؛ اما به همان نسبت، نیمکرة راست مغز کمتر موردمراجعة ما قرار گرفته است زیرا که آن هیچ تابلو و علامت، خیابان، و عناصر مادی دیگری در دسترس نداشته است تا بتواند از طریق آنها خود را بیابد و ظرفیتهایش را در اختیار ما قرار دهد.بیش از ده ساعت از دوره های آموزشی متد سیلوا به آموزش چگونگی رفع این مشکل اختصاص دارد. در این ده ساعت، مربیان کوشش میکنند که با ارائه چندین تمرین تصویرسازی، دانشجویان را به منبع رجوع قراردادن نیمکرة راست شرطی سازند. تمام این تمرینات از تجارب معمولی ما در روزمری نشات میگیرد و فقط چند عنصر جدید به آنها اضافه شده است. به عنوان نمونه، در یکی از این تمرینات از دانشجویان خواسته میشود که شعور و آگاهی خود را به داخل دیوارهای خانه شان هدایت کنند و شروع به تصور شرایط حاکم بر درون دیوار بنمایند: داخل دیوار چقدر روشن یا تاریک است؟ حرارت آنجا در مقایسه با حرارت بیرون چقدر است؟ چه بوهایی در داخل دیوار احساس میشود؟ مواد موجود در داخل دیوار تا چه اندازه محکم هستند؟
به منظور پی بردن به اندازة سختی و محکم بودن مواد داخل دیوار، دانشجویان تشویق میگردند که دستشان را مشت کنند و در تصورشان ضرباتی را با دستشان بر این مواد وارد سازند تا ببینند انعکاس صدای این ضربات چگونه است. هدف از استفاده از مشت در این تمرینات شرطی سازی این است که از این طریق نیمکرة راست مغز، به ترتیبی که برای استفادة آتی در ذهن دانشجویان ذخیره گردد، به آنها ارائه میشود که همراه با آنها صدها بار نیمکرة چپ مغز نیز منبع رجوع قرار میگیرد. به عنوان نمونه، از چهار فلز سرب، فولاد، مس و برنج مطابق با همان روشی که در مورد دیوار انجام گرفت، برای منبع رجوع قرار دادن نیمکرة راست مغز استفاده میگردد. ما از نظر منطقی میدانیم که فلزات ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و عناصری از هر کدام در دیگری وجود دارد. بنابراین زمانی که در تمرینات تصویرسازی خود، آن چهار فلز را به تصویر درمی آوریم، نیمکرة راست مغز ما منبع رجوع تمام فلزاتی قرار میگیرد که ما از طریق نیمکرة چپ با آنها آشنایی حاصل کرده ایم. به همین ترتیب، دانشجویان از نردبان تکاملی مواد- از اشیای بی جان(فلزات) تا به گیاهان، حیوانات و سرانجام انسان- بالا میروند و در نتیجه نیمکرة راست مغز آنان با برخوردار شدن از تمام امتیازاتی که قبلاً فقط در اختیار نیمکرة چپ بود، به اندازه ای رشد و پرورش می یابد که عملکرد آن کاملاً قابلیت اطمینان پیدا میکند.