نفس های واپسین صنعت تبلیغات سنتی

اطلاع رسانی و تبلیغات در بازار رقابتی، متنوع و پر فراز و نشیب امروز،از مهمترین ارکان موفقیت و رشد بنگاههای اقتصادی و تولیدی محسوب می شود و تنها راز ماندگاری در این دریای پر تلاطم، همانا بهره گیری از جدیدترین و بهینه ترین روشها و ابزارهای اطلاع رسانی است.

تدوین کمپین های تبلیغاتی مدرن، بکارگیری فن آوری های نوین تبلیغاتی، حضور در زوایای پر مخاطب زندگی روزمره مردم و ارتقاءجایگاه برند ها در میان مخاطبان از جمله راهکارهای مورد توجه مدیران بازاریابی و تبلیغات کمپانی های موفق است که ایشان را در تحقق اهداف عالیه سازمان مطبوعشان یاری خواهند رساند.

برندهای مشهور جهان هر ساله بودجه های هنگفتی را در جهت توسعه برندهای خود صرف می کنند.تیزرهای تلویریونی، تبلیغات اینترنتی، بیلبوردهای بزرگ، تلویزیونهای شهری و آگهی های رنگارنگ در نشریات، بخشی از روشهای متداول تبلیعات محسوب می شوند.

ما مخاطبان، پیوسته در معرض تابش پیام ها و شعارهای تبلیغاتی برندها قرار می گیریم،۲۴ ساعت در روز ، هفت روز هفته ،بدون توقف، بدون تنوع !

صنعت تبلیغات رعدآسا در حال توسعه و تحول آفرینی است و برخی از شرکت ها از دریافت بازخورد ی برابر با هزینه های تبلیغاتی مایوس می شوند.

آیا تمام کمپین های تبلیغاتی نتایجی برابر بودجه های صرف شده به ارمغان می آورند؟

می گویند: به دلیل موقعیت این بیلبوردها در تقاطع فلان بزرگراه و فلان خیابان اصلی و اینکه روزانه n میلیون خودرو در حال گذر از این تقاطع هستند پس شما صاحب n میلیون مخاطب دو آتشه می شوید و مثلا ظرف چند روز همان جمعیت مخاطب می روند و مثلا از شعبه های فلان فروشگاه خرید می کنند !

پس خوشا به حال صاحب آن فروشگاه که یک شبه بخت یار او بود، چمدانش را بست و ره صد ساله راتا صبح به آخر رساند!

شاید اینطور نیست واین ابزارها، آنقدر ها که می گویند مخاطب جذب نمی کنند.اگر واقعا آژانسی بیاید و بگوید بیلبوردی دقیقا صد هزار نفر مخاطب در مدتی مشخص دارد و در بدبینانه ترین حالت فلان تعداد به هواداران برند شما اضافه می شود که واقعا خبر خوبی است و همه برندها استقبال می کنند.

گرفتاری های شغلی ، مصائب زندگی شهری و دشواری های رانندگی در خیابانها وبزرگراه های پرتردد ، هوش و حواس چندانی برای مخاطبان محترم باقی نمی گذارد که پیام های تبلیغاتی بیایند و اثر بگذارند و ثبت شوند.

تصویر زیبای لبخندی متاثر از استفاده از فلان برند شامپو در ذهن رانندگانی که در پشت چراغ قرمز طولانی بزرگراه با زدن بوق های گوشخراش و توهین های عجولانه به یکدیگر قوت قلب می بخشند، جایگاهی نخواهد داشت.

سوقاتی پیشرفت وزندگی مدرن برای ذهن شکننده و حساس مخاطب شده است استرس وتشویش و اضطراب!

گفته شده :تبلیغات یعنی آگاهی،انسان آگاه، آگاهانه انتخاب می کند پس تبلیغ لازم است اما چگونه پیام رسانی انجام شود که بر ذهن مخاطب بنشیند.

گل حساس است،مراقبت، سرکشی و آب و خاکی مساعد می خواهد. ذهن را زمینی در نظر بگیریم که اطلاع رسانی در آن می روید: خاک این زمین دیگر حاصلخیز نیست و باید آن را شخم زد، زیر و رو کرد ! هوای تازه،جانی تازه،پیراستن و رویشی دوباره لازم است.

غبار یکنواختی و دلمردگی بایستی از پیشانی صنعت تبلیغات زدوده شود و روحی تازه در هزارپیچ ذهن مخاطبان صبور دمیده شود.

آزانس های موفق دنیا همه تلاششان این است که دلنشین تر،عمیق تر و تاثیرگذارترین ابزارها و رسانه ها را با جدیدترین و خلاقانه ترین روشها در جهت رسیدن به کمال رضایت مشتریان خود به کار بگیرند.

مخاطبان محترم دیگر از تماشای تیزرهای متعدد، تکراری و مختص چند برند خاص خسته شده اند و هنوز هم در عوض نوآوری می آیند و پرحجم ترین تیزرهایشان را میهمان برنامه های پرمخاطب می کنند و آنهم با عناوین پکیج های پلاتین، طلا و دیگر فلزات ارزشمند و بی ارزش!

این مثال هم از جنس داستان بیلبورد بود چراکه وجه اشتراکشان حجم است و رقم، اما درد مشترکشان کاش نوآوری، تحول، پویاسازی محتوای پیام بود اما حیف !

گزینه های انتخاب به چند رسانه کهنسال و قلدر محدود شده اما در پس این کسادی به پای کارشناسان و متخصصین فناوری های اطلاع رسانی دنیا پول می ریزند که بیایند و خلاقیت و نوآوری خودشان را تمام و کمال صرف بسترسازی، ایجاد تحول،عارضه یابی، اصلاح و نوسازی رسانه های فعلی و کشف ،بازآفرینی و خلق رسانه های جدید نمایند، بلکه مخاطبان خسته از این حال و هوای تکراری و دل آزار رها شوند.

دیالوگی میان برندها و مخاطبان، ارتباطاتی دو سویه، بازخوردی متداوم و قابل سنجش، تعامل میان رسانه و مخاطب و... اینها بخشی از افق آینده صنعت تبلیغات و اطلاع رسانی است که هم اکنون آژانس های تبلیغاتی موفق جهان تمرکز خود را بر روی فراهم کردن مقدمات رسیدن به این افق های نوید بخش متمرکز کرده اند.کارشناسان پس از نظر سنجی و بررسی های بسیار، به این نتیجه رسیده اند که باید در ساختار تعامل رسانه و مخاطب تحولاتی ایجاد کنند.

ماموریت به آنها داده شده تا "تجربه برند" را به زیباترین و مهیج ترین شکل ممکن در ذهن مخاطب ایجاد کنند و از منولوگ به رویکردی دیالوگ محور تغییر مسیر بدهند که اتفاق تحول آفرینی خواهد بود.