دابوت فنی است که از جدید ترین طرح ها و روش ها و یافته های علمی استفاده کرده است و هدف آن رساندن افراد به بالا ترین مراتب بازدهی و بهره وری می باشد . این فن که به تازگی متولد شده است ، حاصل تلاش بسیار و مطالعات شبانه روزی ، تحقیقات ، تجارب و مطالعات موردی بسیار می باشد که در عمل خود را بخوبی نشان داده است .
در این علم سعی شده است مجموعه تکنیکهایی ارایه شود که توسط آن افراد بتوانند به خلاقیت ، تسلط بر خویشتن ، خود شکوفایی ، نبوغ ، خود شناسی ، خداشناسی و … و نهایتا به پیروزی نهایی و بهروزی دست یابند . دابوت ، دانش ارتباطات ، سایکوسایبرنتیک ، تصاویر ذهنی ، روانشناسی ورزش ، بهره وری ، آموزش و پرورش ، متافیزیک ، هیپنوتیزم و … تشکیل می دهد .
یکی از مشخصه های دابوت که این علم را از دیگر علوم موفقیت تمیز می دهد . نگاه همه جانبه این علم به تمام ابعاد وجودی انسان و تواناییهای بالقوه او می باشد .
دابوت علمی است که به ساختار ذهن افراد کار دارد.موفقیت و بهره وری ، خلاقیت و غنا همگی ساخته فکر و ذهن ماست . دابوت به ما کمک می کند تا در کمترین زمان ممکن به چند و چون و روشای رسیدن به نتایج دلخواه دست یابیم . از دیگر اهداف این فن احوال مطلوب ، روحیه قوی ، رهایی از خاطرات بد ، انجام کارها به نحو درست ، تغییر صدای ملامت گر درونی به صدای دلنشین و دوستانه ، تغییر عادتهای نامطلوب و آشنایی با نیروی کائنات و … است .
دابوت معتقد است که می توان مغز را همانند یک کامپیوتر برنامه ریزی کرد و نتایجی از قبل تعیین شده گرفت . هر انسانی بر این باور است که توانمندیهای بالقوه گسترده ای دارد . با این حال یکی از بزرگترین آرزوهای بشر بطور خود آگاه یا ناخودآگاه کسب توانایی های لازم برای ایجاد تغییر و ساختن دنیایی مطلوب تر می باشد .اگر واقع بینانه به آرزوها بنگریم متوجه می شویم آرزوها چیزی نیستند مگر تمایلات به ایجاد تغییر که این امر می تواند میل به کسب ثروت ، ارتقاء درجه و… می باشد . باید بدانید برای رسیدن به این اهداف مجهز شدن به مهارتها و فنونی ویژه برای ایجاد تغییر در خود الزامی و حیاتی است .
دابوت همچنین معتقد است : تنها به واسطه تغییرات فردی و بالا بردن بهره وری شخصی است که می توان زمینه تحولات اجتماعی و ملی را فراهم کرد . آشنایان به روش دابوت می دانند چیزی به نام شکست وجود ندارد و هرلحظه را باید فرصتی برای یادگیری و افزودن بر تجارب زندگی دانست .
این علم یک ابزار موفقیت است که در هرجایی می تواند کاربرد داشته باشد و تک تک افراد می توانند با این استفاده از این علم یک زندگی زیبا ، دلنشین و سراسر لذت را برای خود طراحی کنند .
این علم بسیار مهیج و در عین حال پیچیده است و فنون آن این امکان را به ما می دهد که میزان بهره وری شخصی را به طرز عجیبی بالا ببریم و در حالیکه بدنبال اهداف خود هستیم از زندگی نهایت لذت را ببریم .
گاردنر می گوید : انسان تا حصار اطراف خود را خراب نکند ، نمی داند که زندانی بوده است …
اندیشه های بزرگ ، مردان و زنان بزرگ را بوجود می آورد ، پس شما هم سعی کنید بزرگ بیندیشید . اگر می بینید که نمی توانید خود را در عالی ترین و شگفت انگیزترین موقعیت های ممکن تصور کنید و یا اندیشه هایی از این دست به سرتان می آید که : من هرگز نمی توانم صاحب آن چیز شوم یا آن رویداد نمی تواند برای من پیش بیاید .
شاید لازم باشد که به تصویریکه از خود در ذهن دارید ، بنگرید . تصویریکه از خود دارید ، یعنی شیوه نگرش و احساسی که به خویشتن دارید . این تصویر معمولا پیچیده و چند جانبه است . برای آگاهی کامل از همه جنبه های آن در ساعات مختلف روز و در اوضاع و شرایط گوناگون ، از خود بپرسید : اکنون چه احساسی نسبت به خود دارم ؟ و به تصاویر یا اندیشه هایی که به ذهنتان خطور می کند توجه کنید .
باید سعی کنیم که آن حالت عطش ،خواستن و آمادگی پذیرش را در خود بوجود آوریم . در این صورت ما قادر خواهیم بود که نیروهای عظیم درونی خود را در راه رسیدن به هدف فعال سازیم .
ادیسون می گوید : اگر انسان از توانایی های خود اطلاع داشت ، جدا شگفت زده می شد .
ما باید بتوانیم حالت پذیرش را در ناخودآگاه خود بوجود آورده و آن را حفظ کنیم تا پایدار بماند . امروز همگان می دانند که انسان دارای دو ضمیر خوداگاه و ناخوداگاه است . ضمیر خوداگاه کارهای روزمره ما را انجام می دهد .ضمیر ناخوداگاه کارهایی را انجام می دهد که احتیاج به تصمیم گیری ما ندارد . این ضمیر بسیار قوی بوده و کارهای مشکل را انجام می دهد . اگر توانایی انسان را به دیواری در تاریکی به طول و عرض ۱۰ متر تشبیه کنیم و سپس با چراغ دستی کوچکی به این دیوار نور بتابانیم ، تنها نقطه ای از آن دیوار قابل رویت خواهد بود . قسمت روشن را می توانیم ضمیر خوداگاه و فضای وسیع و تاریک را ضمیر ناخوداگاه انسان بنامیم .
هدفتان را مشخص کنید تا بدانید به کدام سو باید برویم :
می خواهیم ببینیم چگونه می توانیم نیروهای ضمیر ناخوداگاه را به فعل در آوریم . ضمیر ناخوداگاه افکار ، تصاویر و کلام را نمی تواند از واقعیت تمییز دهد . یعنی شما می توانید با کلام ، تصاویر ذهنی و افکار خود ضمیر ناخوداگاه را فریب دهید . با این روش هم می توانید آن حالت پذیرش و صلاحیت داشتن را در خود ایجاد کنید و هم نیروهای عظیم درونی را فعال سازید .
بهترین و ساده ترین روش استفاده از عبارات تاکیدی است . بسیاری از افراد اوایلی که با این تکنیک آشنا می شوند به دیده تمسخر به آن نگاه می کنند و خیلی آن را جدی نمی گیرند . آقای بهنام بستان ، بنیانگذار روش دابوت عقیده دارند که عبارتهای تاکیدی و تصویر سازی ، رسیدن به نتیجه قبل از عمل است و اول حالت پذیرش موقعیت مطلوب را در شخص بوجود می اورد و بعد نیروهای درونی را فعال می سازد .
امروزه اکثر دانشمندان و روانشناسان معتقدند علت عدم پیشرفت بسیاری از مردم نداشتن خودباوری است . انسانهای ضعیف اصولا تمایل دارند خود را محدود کرده و تواناییهای خویش را مقید سازند .
کسانیکه محدودیتهای فکری و ذهنی خویش را کنار گذاشته اند و بدون محدودیت اندیشیده اند ، توانسته اند به بالا ترین مدارج ترقی راه یابند .
تصویر پردازی ذهنی
ما با حواس پنج گانه خود ، نه تنها با محیط اطراف ارتباط برقرار می کنیم ، بلکه با درون خود نیز توسط همین پنج حس ، ارتباط برقرار می کنیم . به زمانی بیاندیشید که یک خاطره خوب در زندگی شما رخ داده است . سعی کنید در ذهنتان اندازه تصاویر را بزرگ و بزرگتر سازید . چه احساسی دارید ؟ آیا احساس خوشایندی به شما دست می دهد ؟ روی تصویر سازی فکر کنید مشاهده می کنید که اصل فکر کردن ، چیزی جز تصویر پردازی ذهنی نیست .
این تصویر ذهنی گاهی اوقات بطور عمدی توسط خودمان و به اراده ما ساخته و به نمایش در می ایند و برخی اوقات بدون خواست ما و ناخوداگاه بوجود می اید . ما ، آن چیزی هستیم که می اندیشیم . هستی ما با افکارمان بلندی می گیرد و دنیایمان را با اندیشه هایمان می سازیم .
برای اینکه در کار تصویر سازی ذهنی بتوانیم بخوبی تبحر و یا مهارت پیدا کنیم ، از ابتدا باید تمرین های آن را انجام دهیم . همانطور که با تمرین کردن عضلات بدنمان قوی می شود ، برای قوی کردن عضلات فکری و تصویر های ذهنی نیز ، می بایستی تمرین کنیم .
ما نمی توانیم خاطره ای را به یاد بیاوریم و احساسی را پیدا کنیم ، بدون اینکه تصویر داشته باشیم .
نمی توانیم برای آینده خود تصمیم بگیریم و اصولا هر تفکری با تصویر همراه است .
۱- اندازه تصاویر : به موضوعی بیاندیشید که احساسات شما را تحت تاثیر قرار دهد . این می تواند یک خاطره خوب یا ناخوشایند باشد . حال تصویر خود را بزرگ و بزرگتر و سپس تصاویر را کوچک و کوچکتر کنیم ، ببینید احساسات شما چگونه تغییر می کند . هرگاه حس کردید با فکر کردن در مورد مطلبی یا صحنه ای دچار استرس می شوید ، می توانید تصویر خود را آنقدر کوچک کنیم که دیگر دیده نشود .
۲- روشنایی تصاویر
۳- رنگ تصویر
۴- حرکت تصویر
۵- سرعت تصویر
۶- فاصله تصویر
۷- وضوح تصویر : تصاویر را می توان تخریب کرد و از وضوح آنها کاست ، و یا برعکس به تصاویر وضوح و شفافیت بخشید .
تناسب بین تصاویر واقعی و ساختگی : در علم دابوت تکنیکی وجود دارد بنام اردک ، که می گوید : هر وقت از دست کسی به شدت عصبانی شدید و هر بار که آن شخص به یاد شما آمد و حال شما را بد کرد ، می توانید چهره او را بصورت یک اردک ببینید . به پاهای او نگاه کنید که مثل یک اردک به زمین چسبیده است . بدن او مثل مرغابی پر دارد و دو بال کوچک در دو طرف بدن او بالا و پایین می رود . منقار پهن و مضحکی نیز برای او بگذارید . در اکثر اوقات اگر این کار را انجام دهید ، حالت روحی شما خیلی زود تغییر پیدا می کند و این عدم تناسب بین تصویر ساخته شده توسط شما و شکل واقعی آن شخص موجب خندیدن و در نتیجه اعتدال حالت روحی شما می شود.
تصویر سازی صبحگاهی
صبحها پس از بیدار شدن و شبها قبل از خواب ، عباراتی که از قبل آماده کرده و نوشته اید را بصورت جملات تاکیدی در زمان حال قرائت کنید ، تا بدین سان با توجه به تاثیری که کلام بر اعصاب می گذارد ، شما را آماده پذیرش قهرمانی و موفقیت نماید .
اگر تصویر پردازی خلاقی را جایگزین عبارات تاکیدی کنیم ، در اصل میان بر زده ایم . چرا که جملات و عبارات تاکیدی در وهله اول می بایستی تبدیل به بصویر شوند ، تا روی اعصاب و ضمیر ناخوداگاه اثر بگذارند .
باید توجه داشت که تصاویر می بایستی آنقدر تکرار شوند که ضمیر ناخوداگاه باور کند که این تصاویر واقعیت دارند، چرا که مغز قادر نیست تصاویر ذهنی و واقعیت ها را از هم تمیز دهد . البته بعضی از دوستان معترض هستند که حوصله این کار را نداریم ، فراموش می کنیم ، باید به ایشان بگوییم که پس از چند روز که این کارها را در ذهن خود انجام دادید ، این تصاویر جزئی از زندگی شما خواهد شد و شما دیگر لازم نیست هیچ کاری را انجام دهید . چون شبها به محض وارد شدن به رختخواب ، تصاویر ناخوداگاه آغاز و تا پایان ادامه می یابند و صبح ها بعد از بیداری نیز وضع به همین منوال خواهد بود .
ممکن در زندگی برای شما استرس بوجود آید ، اما باید بدانید که این اضطراب ، نتیجه تفکرات منفی یا بعبارت دیگر ، تصویرهای منفی میباشد . زمانیکه تفکر منفی باشد ، روحیه و در نتیجه رفتار نیز منفی می شود . شما نیز می توانید با یک تصویر سازی خلاق ، اضطراب خود را به حالت تعدیل در آورید .
در علم دابوت تکنیکی وجود دارد که موسوم به انفجار است .
انفجار :
۱- تصویر ذهنی را که عامل اضطراب می باشد را تشخیص دهید .
۲- در ذهن خود تصویر را منفجر کنید ، بطوریکه حتی صدای انفجار را بشنوید .
۳- قطعه های پراکنده شده در فضا را در کنار هم جمع نموده و با آن یک تلوزیون بسازید .
۴- در تلوزیون خودتان را ببینید که در بهترین حالت روحی و جسمانی در حال اجرای مهارتها و حرکتهای خود هستید .
۵- سخنرانی و یا هر چیز دیگر را که سبب اضطراب شما شده است را به پایان برسانید و بهترین آن را ارائه داده اید و تشویق شده اید .