بحث الکترونیکی کردن امور به خصوص تجارت، یکی از مقولات بسیار مهم و اساسی است که باید از زوایای گوناگون مورد توجه و تامل قرار گیرد. وقتی که موقعیت خودمان را در اقتصاد بین الملل مرور می کنیم و عدم تحقق اهداف را تحلیل می کنیم، یکی از گلوگاه های اساسی، توانایی اندک در استفاده از فرصت هایی است که می تواند در کشور تحولات مثبت ایجاد کند.وقتی که در عرصه جهانی دو انقلاب بزرگ، یعنی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات و انقلاب جهانی شدن را مرور می کنیم، به این می اندیشیم که برای بیشینه کردن یا حتی برای دستیابی به حد قابل قبول در زمینه حضور در اقتصاد بین الملل، باید از همه فرصت ها استفاده کنیم. به عبارتی همت خودمان را معطوف کنیم که باید با بهره گیری از این فرصت ها، تبعات منفی را به حداقل ممکن کاهش دهیم و نیز از تبدیل فرصت ها به تهدیدها نیز جلوگیری کنیم و بتوانیم جایگاه شایسته خودمان را پیدا کنیم. وقتی شاخص ها را مقایسه می کنیم، می بینیم که در برخی از شاخص ها سهم کوچکی داریم. مثلاً سهم ما در جمعیت جهان حدود یک درصد است. یا مثلاً از نظر مساحت یک درصد است به همین تناسب هم از نظر حضورمان در اقتصاد جهانی دوست داریم حداقل این سهم را داشته باشیم. نکته دوم که نگرانی ما را بیشتر می کند، این است که سهم ما در یک روند نزولی طی دو دهه کاهش پیدا کرده است. این که سهم ما اکنون در حداقل هم نیست یک دغدغه و نگرانی است، اما این که با گذشت دو دهه کاهش پیدا کرده، نگرانی جدی تری ایجاد می کند. اکنون زمان آن است که از خود بپرسیم چرا؟ ما در پیدایی علل وقوع این موقعیت ممکن است دلایل زیادی را برشماریم و فهرست کنیم. اما از آنجا که قرار است راجع به حضورمان در بازار بین المللی بحث کنیم، نیازمند این هستیم که عوامل موثر در ایجاد این تعامل را نگاه کنیم. ما با مجموعه ای مواجه هستیم که دارای سلایق مختلف و با سرعت بسیار بالا در حال تحول است. با مجموعه ای که از فناوری ای بهره مند هستند که با روند نمایی در حال رشد است. با جوامعی روبه رو هستیم که به واسطه تحولات و نوآوری های خودشان، به شدت دارند هزینه های تولید کالا و خدمت را کاهش می دهند و هم به خاطر بهره مندی از بازار مصرف و منابع کشورهایی مانند ما، چه منابع طبیعی و فیزیکی و چه منابع انسانی، دارند استفاده می کنند و از این منابع مزیت نسبی خودشان را تبدیل به مزیت رقابتی می کنند. با گذشت زمان نیز فاصله را کاهش و حضور خودشان را افزایش می دهند. در مواجهه با این شرایط اگر ما هوشیاری لازم را به خرج ندهیم، همان طور که طی دو دهه قبل، سهم ما از ۴۹ صدم درصد به کمتر از ۴۳ صدم درصد کاهش یافته، باز هم این روند ادامه خواهد یافت. بدین روی باید به شدت به دنبال استفاده حداکثری از فرصت های خلق شده در عرصه دانش و فناوری دنیای پیرامون باشیم.
ما اگر بخواهیم در عرصه اقتصاد و تجارت از مزیت رقابتی بهره مند شویم و در اقتصاد بین الملل حضور یابیم و سهم مان را افزایش بدهیم، باید هزینه تمام شده تولید کالا و خدمت را کاهش بدهیم. باید ضریب انتشار اطلاعات مربوط به کالا و خدمت و مزایای تولیداتمان اعم از کالا و خدمت را افزایش دهیم. باید فرصت هایی که امکان عرضه تولیداتمان در دنیای بیرون را افزایش می دهد، مورد استفاده قرار دهیم. برای این که به بهترین وجه در بازار بین الملل خودمان را نشان بدهیم، باید از چند مقوله ای که امروز در عرصه اقتصاد تجاری بین الملل به شدت مورد استفاده است و با روند نمایی در حال افزایش است، استفاده کنیم. باید روی پدیده تجارت الکترونیکی تمرکز کنیم. منظور از تجارت الکترونیکی کلیه امور مربوط به تجارت، اعم از جست وجو، مذاکره، انعقاد قرارداد و پرداخت در محیط الکترونیکی اعم از شبکه های اینترنتی و رایانه ای است. در این تعریف، از یک زاویه تجارت الکترونیکی یک مکعبی است که از تجارت سنتی تا تجارت خالص الکترونیکی در دو ضلع این مکعب باید حرکت کنند. از کالاها و خدمات فیزیکی گرفته تا دیجیتال. این یک زاویه تفکیک و تعمق است. یک زاویه دیگر درون بنگاه ها است که باید کسب و کار را نیز الکترونیکی کنیم. اینجا دادوستد الکترونیکی یکی از اجزای این کسب و کار است، اما وقتی محیط را ما می بینیم از کسب و کار الکترونیکی فراتر می رویم. چرا که تجارت الکترونیکی می تواند در سطح بین بنگاه های اقتصادی با مشتری، بین بنگاه های اقتصادی با هم، بین بنگاه های اقتصادی با دولت و بین دولت ها با یکدیگر باشد. یک سری الزامات دیگری نیز داریم که اساساً در قالب کسب و کار قابل محدود کردن نیست. لذا باید مجموعه ای از الزامات مترتب بر تجارت الکترونیکی را سازمان بدهیم.